
تجارب امارات متحده عربی در توسعه لجستیک بندری و بنادر خشک نشان میدهد که پیوند استراتژیک میان بنادر اصلی و بنادر خشک میتواند بهطور مستقیم بر کاهش زمان ترانزیت، افزایش بهرهوری زنجیره تأمین و بهبود رقابتپذیری ملی اثرگذار باشد. امارات، به ویژه از طریق بندر جبل علی، موفق شده است با ایجاد شبکهای منسجم از بنادر خشک داخلی و مراکز توزیع، ظرفیت لجستیکی خود را از یک ساختار مبتنی بر ترانزیت صرف به یک شبکه پیچیده حملونقل ترکیبی ارتقا دهد. این شبکه، علاوه بر کاهش هزینههای عملیاتی، امکان پاسخ سریع به تقاضای بازار منطقهای و بینالمللی را فراهم میآورد و توانایی مدیریت جریانهای واردات و صادرات را بهصورت بهینه ارتقاء میدهد.
یکی از شاخصهای کلیدی موفقیت امارات، طراحی یکپارچه بنادر خشک در نزدیکی مراکز صنعتی و جمعیتی است. این بنادر خشک که تحت مدیریت مستقیم شرکتهای لجستیکی و اپراتورهای بینالمللی فعالیت میکنند، بهعنوان مراکز جمعآوری، توزیع و پردازش کالا عمل میکنند و با اتصال به شبکه ریلی و جادهای کشور، فرآیند جابهجایی کالاها را بهطور قابل توجهی تسریع میکنند. مدل بهرهبرداری از بنادر خشک در امارات، با تمرکز بر کاهش دوبارهکاریها و زمان انتظار در بندر، نشاندهنده اهمیت هماهنگی میان عملیات بندری و حملونقل داخلی است. این هماهنگی در ایران بهویژه با توجه به پراکندگی جغرافیایی بنادر و چالشهای زیرساختی، یک تجربه ارزشمند برای برنامهریزی و اجرای سیاستهای توسعه لجستیک به شمار میآید.
تحلیل تجربی امارات همچنین نشان میدهد که یکپارچهسازی اطلاعات و فناوریهای نوین نقش محوری در بهبود کارایی دارد. سیستمهای مدیریت اطلاعات بندری و نرمافزارهای ردیابی بار و کانتینر، امکان پیشبینی دقیق جریان کالاها و کاهش زمان انتظار در پایانهها را فراهم کردهاند. این فناوریها، با اتصال به بنادر خشک و شبکههای حملونقل داخلی، موجب تسهیل برنامهریزی لجستیکی و افزایش شفافیت زنجیره تأمین میشوند. برای ایران، سرمایهگذاری در زیرساختهای فناوری اطلاعات در بنادر و مراکز لجستیکی، بهویژه در بنادر خشک، میتواند اثر قابل توجهی بر کاهش هزینهها و افزایش سرعت خدمات داشته باشد.
یکی دیگر از درسآموختههای مهم امارات، توجه به همکاری با بخش خصوصی و اپراتورهای بینالمللی است. مدل مشارکت عمومی-خصوصی در توسعه بنادر خشک و مدیریت زنجیره تأمین، باعث جذب سرمایهگذاری، انتقال دانش فنی و ارتقای استانداردهای عملیاتی شده است. این تجربه نشان میدهد که توسعه لجستیک موفق صرفاً به سرمایهگذاری فیزیکی محدود نمیشود، بلکه نیازمند ایجاد محیط حقوقی و اجرایی مناسب برای جذب اپراتورها و شرکتهای متخصص است. در ایران، با توجه به محدودیتها و چارچوبهای قانونی موجود، ایجاد سازوکارهای حمایتی و تشویقی برای بخش خصوصی میتواند به توسعه بنادر خشک و کارآمدتر کردن زنجیره تأمین کمک کند.
تجربه امارات در مدیریت جریانهای ترانشیپمنت نیز قابل توجه است. تمرکز بر کاهش زمان تخلیه و بارگیری کانتینرها و استفاده از فناوریهای پیشرفته در مدیریت ترافیک بندری، موجب شده است که ظرفیت بندر جبل علی به عنوان هاب منطقهای افزایش یابد. انتقال این مدل به ایران مستلزم بهبود زیرساختها، آموزش نیروی انسانی و بهینهسازی فرآیندهای عملیاتی است. بهویژه در بنادر جنوبی ایران که با حجم بالای کالا و موقعیت ژئوپلتیکی حساس مواجه هستند، الگوگیری از تجربه امارات میتواند به ارتقای بهرهوری و کاهش هزینههای لجستیکی کمک کند.
در زمینه حملونقل ترکیبی، امارات با ایجاد مسیرهای ریلی و جادهای به بنادر خشک داخلی، توانسته است انعطافپذیری شبکه لجستیکی خود را افزایش دهد. این انعطافپذیری بهویژه در شرایط بحران یا افزایش تقاضا اهمیت حیاتی دارد. برای ایران، با توجه به گستردگی جغرافیایی و پراکندگی جمعیت، توسعه حملونقل ترکیبی میان بنادر و بنادر خشک میتواند امکان پاسخ سریع به تغییرات بازار، کاهش هزینههای ذخیرهسازی و افزایش رقابتپذیری کالاها را فراهم آورد.
نهایتاً، یکپارچهسازی عملکرد بنادر، بنادر خشک و حملونقل ترکیبی در امارات منجر به شکلگیری شبکه لجستیکی پایدار و کارآمد شده است که میتواند بهعنوان الگوی عملیاتی برای ایران مورد استفاده قرار گیرد. توصیه میشود که در ایران، برنامهریزی توسعه بنادر خشک بهصورت همزمان با ارتقای زیرساختهای بندری و شبکه حملونقل داخلی صورت گیرد، بهطوری که هر نقطه از زنجیره لجستیکی قادر به تبادل اطلاعات، مدیریت جریان کالاها و پاسخ به تغییرات بازار باشد.